ایلناز عسلیایلناز عسلی، تا این لحظه: 16 سال و 26 روز سن داره
آرش کمانگیرآرش کمانگیر، تا این لحظه: 16 سال و 17 روز سن داره
یکتا گلییکتا گلی، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 8 روز سن داره
ریحانه جانریحانه جان، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 27 روز سن داره
امیررضا جانامیررضا جان، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 24 روز سن داره
مهدیای نازممهدیای نازم، تا این لحظه: 6 سال و 5 ماه و 19 روز سن داره

✿خاطرات نوه های مامان شهین در وب✿

newfolder

سلام به دوست جونای خودم ... درسته خیلی وقته نبودیم ولی بی معرفتم نبودیم که آرش جونم مثل همیشه گل پسره .. تاج سره این مدت که مامانش نمیره سرکار کمتر میاد خونمون ،، دلش نمیاد مامی گرامی رو تنها بزاره غرض از پست جدید ::: اینکه مامان آرشی یه نی نی تو راه داره ... دخمل یا پسمل بودنش هنوز مشخص نیست ان شاءالله سلامت به این دنیا بیاد ...
15 تير 1393

17 ماهگی

17 ماه گذشت ..    17 ماه از به دنیا اومدن عزیز دل عمه میگذره به دلایل مختلفی این مدت نشد به خوبی خاطراتت ثبت شه عمه جون ولی از اینجا به بعد دیگه حواسم هست  ...
15 تير 1393

ماجرای اینترنت پر سرعت

این روزای ایلناز گلی پر شده از ساعتهایی که صرف دانلود علاقه مندیهاش میکنه ...  به قول خودش با اینترنت پر سرعت ...   البته این وسط مادربزرگ یکم راحت شده ..    آخه صبح تا شب ایلی تاب میخورد میگفت .. حوصله ام سر رفته ...    نمیدونمم کجا رفته !!!  خدایا من چی بگم !!  ...
14 تير 1393

یک ماهگی قندعسل

یک ماه از زمینی شدن فرشته کوچولوی عمه میگذره ... ریحانه جان الهی صد ساله شی   ادامه مطلب ( قسمت اول خاطره ی روز تولد ریحانه جان)   برای ریحانه اسم اولیه گروپی بود که توی واتس آپ برای منتظران ریحانه جون ساختم که اعضای اون شامل : عمه ها و عمو .. بابا و مامان و زن عمو .. دختر عمه و پسر عمه .. پسردایی و زندایی و خاله میشدند خلاصه قرار نبود من برم بیمارستان ولی رفتم     اونم ساعت 12 ظهر مادربزرگه اومد دنبالم و با هم رفتیم     ...
13 تير 1393
1